چو ایران نباشد تن من مباد

اعراب به ما آموختند بجای خوراک بگوییم "غذا" که خود به ادرار شتر میگویند.
به نژادآریایی بگوییم "عجم" یعنی نفهم. برای شمارش خودمان بجای تن از "نفر" استفاده کنیم
که برای شتر بکار میبردند. یجای واق واق سگ بگوییم پارس که نام سرزمینمان است.
بگوییم شاهنامه آخرش خوش است چون آخر آن ایرانیان شکست میخورند،
آیا وقت آن نرسیده فرهنگ خود را از این همه ناآگاهی برهانیم؟
+ نوشته شده در ۱۳۹۱/۰۵/۰۸ ساعت 18:34 توسط روح اله رمضانخانی
|